هرچه استارت زدم سخت بی فایده بود دل من شور تورا میزد که زیر باران زلال آذر ماه لب نرده باغ ساعی چشم به راهم بودی چقدر یخ کردی دوسه تا دوست کمی هول دادند و پس از یک ساعت روشن شد دودکنان چون همیشه دیر بود،دیر رسیده بودم به تو و رفته بودی از دست من و پاییزک زرد ساعی من و پژمردن یک شاخه گل زیر لب میگفتم : آه لعنت به ترافیک ،به استارت ،به هل
نظرات شما عزیزان:
|
About
love love love
Archivesمرداد 1392ارديبهشت 1392 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 AuthorsLinks
سلام بانو
|